رضا کیانیان راست می گوید یا دختر رامینا؟

مهرداد خدیر در عصر ایران نوشت: انتشار تصاویری از صالح رامین، دختر محمدعلی رامین، معاون جنجالی سخنگوی دولت احمدی نژاد در فضای مجازی که نشان از فعالیت وی در صنعت مد اروپا دارد، موجی از واکنش ها را برانگیخته است.

ابتدا باید تصریح کرد که تصاویر شایسته (سالیا/سالیا) مشکل چندانی با موازین مذهبی و حداقل آداب و رسوم و هنجارهای طبقه متوسط ​​شهری امروزی ندارند و حتی از دست برخی از ما خارج می شوند. دختران در دهه 1970 و 1980، اما به وضوح با غرب ستیزی شدید یا ادعاهای پدر و مادرش مخالفت می کنند، زیرا او می خواست در انجام وظایف فرهنگی خود زورگو و پیروز شود.

نه تنها به این دلیل که او دختر محمدعلی رامین است، ایده انکار هولوکاست (نسل کشی یهودیان در جنگ جهانی دوم) به ذهن محمود احمدی نژاد رسید (و ایران که نه سر بود و نه ته سر. گذر). ساخت و ساز هزینه بر داشت) و مطمئناً بیشتر به خاطر سخنرانی ها و رفتارهای خاص و غیرمتعارف خود در دوران تصدی سخنگویی در سال های 1988 و 1989 شهرت داشت. زیرا برادر خانم صالحه، یاسین رامین، مدت هاست که به دلیل وجود برخی ابهامات در فعالیت های اقتصادی و بازرگانی، چهره ای عمومی داشته و البته همسر سابق وی، مخناز افشار، بازیگر سینما و توجه به اعضای خانواده، بی سابقه بوده است.

جو منفی نسبت به دختر رامین که سمت رضا کیانیان بازیگر مشهور سینمای ایران را برعهده داشت اما به سرعت فروکش کرد و نوشت:

«نمی‌دانم کی و کجا، و وانمود کردم که تو هستم [کیانیان] تو فکر کردی من بهترین گزینه برای ابراز نفرت از ریا هستم. اما فکر می کنم در تمام سال های عمرم هیچکس مرا نمی شناسد. اتفاقا تمام سختی زندگی من این بود که هیچ وقت نمی خواستم تظاهر کنم. تنها کاری که در زندگی ام انجام ندادم ریاکاری بود، بنابراین بیشترین هزینه را برای یک جانبه بودن در این شهر پرداختم.

سال‌ها با خانواده‌ام، با دیگران، در مدرسه و جامعه مبارزه کردم تا خودم باشم، نه آن چیزی که فکر می‌کردم، و شاید کمتر دختری مثل من در گشت‌زنی و ضرب و شتم شرکت می‌کرده و هر بار دستگیر می‌شود بیش از دیگران باید بازداشت شود تا پدرش متوجه نشود! ..

من هم مثل همه مردم این دنیا انتخاب نکردم که در کدام خانواده متولد شوم و پدرم چه ایدئولوژیکی داشته باشد. اما من از زمانی که بزرگ شدم و مجبور شدم راه زندگی ام را انتخاب کردم و خودم را مسئول اعمال و رفتارم می دانم».

او گفت: من یک مدل نیستم. من یک طراح لباس هستم و می خواستم همه لباس هایم را بشناسند.»

وی بارها از رضا کیانیان «عزیز» درخواست کرد که او را بی احترامی به بازیگر بزرگ سینمای ایران ندانند و در پایان گفت: «آنطور که شما فکر می کنید نیستم. با این حال، اگر مرا سمبل نفاق و نفاق می دانید، آنقدر به شما احترام می گذارم که بفهمم».

البته رضا کیانیان نیز این متن را در صفحه خود منتشر کرده است.

برای خواننده ای که با آثار این نویسنده آشنایی دارد، احتمالاً تعجب آور است که چرا این بار در اینستاگرام به سراغ موضوع رفتم، در حالی که هیچ فعالیتی در آن ندارم و سردرگم نیستم و اطلاعات من محدود به متن و تصویر است. ارسال شده توسط دوستان مورد اعتماد. و همانطور که می بینید، من کلمات شکسته نوشته شده توسط خانم صالح یا سالیا را به همین صورت نقل نکردم (من آن چیزی نیستم که شما فکر می کنید، من آن کسی نیستم که شما فکر می کنید) .

پاسخ این است که قضیه محمدعلی رامین متفاوت است. نه به خاطر پسر یاسین یا عروس سابق مخناز افشار. از آنجایی که وی متنوع ترین و عجیب ترین معاون مطبوعاتی تاریخ جمهوری اسلامی است و برای نشان دادن تنوع حاکمیت جمهوری اسلامی، همین یک مثال کافی است که هم احمد بورگانی معاون مطبوعاتی بود و هم محمدعلی رامین 10. سالها بعد یکی کاملا مخالف دیگری است! و مسلماً نمونه ای از شعر مولانا «وای من این دو متضاد را دوست دارم» نیست!

مردی که می خواست کنترل مطبوعات را در دست بگیرد، اما در همان آغاز دوران جدید که اطلاعات از چاپ به دیجیتال منتقل شد و به هدفش نرسید.

مردی چسبیده به لوگوی روزنامه تهران امروز که انحنایش ما را به یاد تصویر یک زن می اندازد و آنها را متحول می کند! یا قول داده به خاطر استفاده از عنوان به او پاداش بدهد و خوشبختانه به جای تایید رفتارش منجر به برکناری وی شد اما از وزیر وقت رهبری (معاون فعلی آقای راسی) اجازه عزل وی را در بازگشت به حج صادر کرد.

رضا کیانیان با این اوصاف درست می گوید یا نه؟ بله حق با اوست. صالح رامین چیست؟ آیا او مقصر است؟ نه! معلوم است که نه.

کی یفی ها و منتقدان درست می گویند، زیرا حتی اگر نشانه ریاکاری نباشد و توضیح شایسته ای از هنرمند را قابل قبول بدانیم، نشان می دهد که فردی که هیچ تأثیری بر خانواده خود ندارد، می خواسته دیگران را وادار به پیروی از سلیقه خود کند. در زمینه امام راحل که به بختیار فرمودند: «شما که رفقایتان را قبول ندارید» می‌توان به رامین گفت: «شما که دخترتان را هم قبول ندارید…».

سؤال دیگری که مطرح می شود این است که آیا «محیط» یا «ژن» در کشت مؤثر است؟ می دانیم که فرزندان رامین در آلمان به دنیا آمده اند و بخشی از زندگی خود را در این محیط گذرانده اند.

رسانه ها البته نگران زندگی شخصی سیاستمداران و هنرمندان برجسته هستند. مثلاً وقتی دختر رئیس جمهور فرانسه در بحبوحه رقابت برای انتخاب مجدد پدرش خودکشی کرد، تصمیم گرفتند اخبار پس از انتخابات را منتشر کنند و از آن برای تخریب یکدیگر استفاده نکنند. اما آن که از « طعمه » استفاده می کند، باید آماده باشد و «غرامت» را بپردازد. چون غنیمت و غرامت در همه است.

هیچ اشتباهی نکن. منظورم این نیست که صالحه رامین باید غنایم را جبران کند چون می گفت: «از 20 سالگی شروع به کار کردم. “فروش در داروخانه و سپس در یک فروشگاه لوازم خانگی تا بتوانم مستقل باشم و هیچ کس دیگری نتواند به جای من تصمیم بگیرد.” منظورم پدر آقای رامین است که برای مطبوعات خط می نوشت و گاهی بدتر از مرتضوی هم عمل می کرد.

گویی راه روزنامه پرخواننده «پایتخت» را بست یا هموار کرد تا اینکه معاون مطبوعاتی شد و هنوز هم می توان از تحلیل ها و هشدارهای 12 سال پیش استفاده کرد و چند ماه بعد سرمایه گذار «پول». “به دلیل ترس از مواجهه با چنین تجهیزاتی از حمایت خودداری کرد. پول” شکایت نکرد و توقیف ادامه پیدا نکرد.

از این اوصاف مشخص می شود که حق با رضا کیانیان است (یعنی چون پس از دریافت توضیحات این سمت را نگرفته است) و صالحه رامین و نویسنده این سطور که از روی عادت به اینستاگرام رفته است!

به عبارت دیگر، در این مورد صحبت از ریا نیست. چون خیلی ها از ابتدا ادعاهای رامین را باور نکردند. ما حتی در مورد اختلاف فکری اعضای خانواده صحبت نمی کنیم، زیرا این ممکن است نمونه ای از خانواده آیت الله ابوالقاسم خزعلی باشد، بچه ها هر کدام دیدگاه خود را دارند.

با این حال، این بخش در مورد زخم است. اهالی فرهنگ و هنر و مطبوعات وقتی تصاویر سالی یا سالی را می بینند یاد زخم های کسانی می افتند که بی دلیل برای تحمیل سلیقه ها و ایدئولوژی ها به اهل فرهنگ و هنر استعدادهایی را می پوسند که باید شکوفا شوند تا درخشش. و ببخشید یا با افرادی مثل رامین وقت بگذرانید.