[ad_1]
پس از انتشار مقاله ای درباره اوکراین در برخی رسانه ها و منتسب به وزیر امور خارجه سابق کشورمان، ظریف به ایسنا گفت: من نه موضعی داشتم و نه تحلیلی درباره اوکراین.
بر اساس این گزارش، در ساعات اخیر برخی رسانه ها مطلبی را با عنوان «برنده نهایی جنگ اوکراین» منتسب به محمدجواد ظریف منتشر کرده اند و نویسنده این تحلیل شخص دیگری است.
ظریف گفت: تحلیل منتشر شده تحلیل قابل توجهی است اما من نویسنده آن نیستم.
به گزارش فرار، این تحلیل متعلق به مهدی تدینی مورخ است که با تیتر «خرس سیبری و شکارچی پیر» در کانال وی منتشر شده است.
تدینی در کامنتی در کانال خود نوشت: این مطلب از من (یک خرس سیبری و یک شکارچی پیر) صبح در سایت ها، کانال ها و گروه هایی به نام محمدجواد ظریف منتشر می شود. من مشکلی ندارم اما فکر می کنم برای آقای ظریف مشکل ساز شود. “لطفا مرا در جریان قرار بدهید.”
متن یادداشت منتشر شده به شرح زیر است:
از کجا شروع کنیم، چه اشکالی دارد؟ آلمان مصمم بود که قلمرو دانزیگ را بر اساس اختلاف خود با لهستان تصرف کند. اروپا در آستانه یک جنگ «ملی» بود که می توانست به یک جنگ «جهانی» تبدیل شود. در آن زمان این شعار در فرانسه رایج بود: “چرا باید برای دانزیگ بمیریم؟” البته وضعیت امروز اروپا دقیقاً همین است: “چرا برای کیف بمیریم؟” وقتی قرار است جنگ جهانی شروع شود، درست مانند دیروز شروع می شود و وقتی جنگ جهانی پایان می یابد، همانطور که ما می بینیم به پایان می رسد.
اروپا پیر و ضعیف و غرق در گمنامی است. ایالات متحده به طور فزاینده ای در دفاع از ارزش هایی که ادعا می کند غیرحرفه ای می شود. اما واقعیت این است که مسائل سیاسی را نمی توان «قهرمانی» و «شوالیه» نامید. فقدان پاسخ نظامی روسیه معقول است، و پشت آن اطلاعات منطقی وجود دارد – اگرچه غرب بدون شک “غیر جنگنده” است.
این پیروزی در بلیتز کریگ شکست های جدی را برای روسیه به همراه خواهد داشت که در درازمدت نمود پیدا خواهد کرد و به نظر می رسد غرب عمدا روسیه را به این سمت سوق داده است. کارشناسان آمریکایی پیش بینی کردند که امروز در اواسط دهه 1990 چه اتفاقی خواهد افتاد. اگر به کلینتون هشدار داده می شد، گسترش ناتو به شرق روسیه را به سمتی ناخوشایند سوق می داد. روسیه دو دهه است که قادر به اجرای این ترس ها نیست (اولین گروه از کشورهای بلوک شرق در سال 1999 به ناتو پیوستند و ناتو در سال 2004 به مرزهای روسیه رسید).
اگر مسائل را در مقیاس «سالانه» در نظر بگیریم، روسیه به غرب و غربیهای اوکراینی پاسخ خیرهکنندهای داده است، اما مقیاس مطالعه تاریخ «یک سال» نیست، بلکه «یک دهه» است. مشکل روسیه با این تهاجم نه تنها حل نشد، بلکه به گونه ای مرتبط بود که دیگر حل نخواهد شد و در میان مدت حل خواهد شد. برای درک دلیل، باید بیان صحیح مشکل را بنویسیم. شکل مشکلی که در رسانه ها و اذهان مطرح می شود، شکل اشتباهی از مشکل است. موضوع این نیست که روسیه رو به غرب است! بلکه این سوال پیش می آید که همسایگان روسیه بین دو میدان گرانشی شرق و غرب چه باید بکنند؟ آنچه باعث توسعه ناتو در شرق شد، خواست آن کشورها بود، نه فقط خواست آمریکا یا کشورهای ناتو! آرزوهای روسیه برای اتحاد نظامی با غرب ریشه در خاطرات بد دیکتاتوری کرملین دارد.
پوتین کیف را اشغال کرد، زلینسکی دستگیر یا فرار کرد، و یک دولت جدید طرفدار روسیه ایجاد شد که بسیار ناتوانتر و منفورتر از دولت یانوکوویچ خواهد بود. همان دولتمرد طرفدار روسیه که در اوایل سال 2014 در جنبش یورومیدان سرنگون شد. اگر قبل از این کارزار نظامی بیسابقه و بمباران روسیه خوش شانس بود که نفوذ سنتی خود را در اوکراین حفظ کند، اکنون باید از اوکراین فقط با سرنیزه دفاع کند – برای به دست آوردن قلب اوکراینیها، که تعیینکنندهترین عامل در مدت زمان طولانی است. می توانید بگویید: “مشکلی نیست!” “با سرنیزه از اوکراین دفاع کنید!” آره! ممکن است چندین سال طول بکشد، اما در دراز مدت غیرممکن است.
روسیه اشتباه کرد! مرد مستی که سال ها زن و بچه اش را کتک می زد وانمود می کرد که خوش اخلاق است و دیگر کمربند خانواده اش را نمی بندد! اما روسیه به گنجه قدیمی بازگشت، بطری های ودکا را بیرون آورد، مست شد، همسر و فرزندانش را کتک زد. چنین رفتاری بدترین پیام را برای سایر همسایگان روسیه (مثلاً مداخلات اخیر این کشور در بلاروس و قزاقستان) ارسال کرد. من به عنوان یک ناظر بیرونی از سرنوشت اوکراین معتقدم که بهتر است اوکراین در رویکرد غربگرایانه خود مدارا کند و در رویارویی با روسیه و غرب تعادل مثبتی پیدا کند و از ناتو فاصله بگیرد. اما اگر بخشی از مردم اوکراین در روسوفوبیا خود سازش ناپذیر عمل کنند، اشتباه روسیه بسیار بزرگتر، مضرتر و غیرقابل توجیه تر خواهد بود.
در این میان، غرب و اروپا – با تمام انزجار و بی ادبی خود – به عنوان پیرمردان زیرک، جوانان هولیگان را به خشونتی مست کننده سوق داده اند تا در درازمدت آن را تحت سلطه خود درآورند. از فردای پیروزی اوضاع به نفع روسیه پوتین نخواهد بود و غرب تا جایی که ممکن است هزینه های خود را کاهش داده و از درگیری نظامی جلوگیری کرده است. در یک کلام، غرب نتوانست دندان یک خرس سیبری را در بیاورد، اما خرس را مجبور به گاز گرفتن طعم گوشت تلخ و چربی کرد، بنابراین او مجبور شد یا به سرعت آن را رها کند یا سال ها آن را در فک خود بفشارد و در نتیجه او را ضعیف کند. دندان ها باهوش از خرس عصبانی نیست، او را به دام می اندازد.
[ad_2]